دستهایم برایت شعر می نویسد اما تو هرگز نخواهی خواند آتش عشق در چشمانم غوطه ور می زند ولی تو هرگز نخواهی دید نه تو هرگز مرا نخواهی فهمید و من با این همه اندوه از کنارت خواهم گذشت و باز تو درک نخواهی کرد.
می دونی عذاب دهنده ترین چیز چیه ؟ اینکه به کسی دل ببندی و اون طور که نیست باورش کنی . سخت ترین چیز اینکه احساساتت حروم بشه . و دیگه دلت نخواد قلبت رو پیشکش این و اون کنی . راحتت کنم زجر آور ترین چیز اینکه زشتی درون دور و بریهات رو با چشم دل ببینی و بالاخره اون طور که هستن بشناسی شون ? اونایی که یه عمر تو دنج ترین و قشنگ ترین جای قلبت نشونده بودی . و یه فرش از احساسات پاک و قشنگت رو براشون پهن کرده بودی . . .
یه دیوونه ساده دلو یه عاشق باخته دلو رفته لب مرز جنون میبردنش آژیر کشون تو خیابونای تهرون اون دیوونه آروم شد یه مریم وفادار هر چی بودش تموم شد
مریم کشی آسونه عاشق کشی آسونه یه مرد میخوام پای عشق تا آخرش بمونه مریم کشی آسونه عاشق کشی آسونه یه مرد میخوام پای عشق تا آخرش بمونه
واسه یار بی وفاش آخر نامه ش نوشت قسمت من نبودی به این میگن سرنوشت منو ببخش اگر که لایق تو نبودم یادت نره دیوونه عاشق تو که بودم عاشق تو که بودم مریم کشی آسونه عاشق کشی آسونه یه مرد میخوام پای عشق تا آخرش بمونه مریم کشی آسونه عاشق کشی آسونه یه مرد میخوام پای عشق تا آخرش بمونه
من میرم و عاشقی رو یادت میدم معرفت و رفاقتو یادت میدم به احترام عشق تو میمیرمو تو کعبه قلبم عبادتت میدم مریم کشی آسونه عاشق کشی آسونه یه مرد میخوام پای عشق تا آخرش بمونه تو خیابونای تهرون اون دیوونه آروم شد یه مریم وفادار هر چی بودش تموم شد هر چی بودش تموم شد